خاطرات شيرين چهار ماه و نيم دختر نازم
دخترم....
تا 5 ماه پیش نبودی ولی حس بودنت به من شوق زیستن بخشیده به دنیا آمدی و دنیای من شدی
دنیای من تو این پنج ماه کارهایی میکني که از دیدنشون واقعا لذت می برم.
سلنا جون و تابش كه زن عمو جونش واسش از مشهد سوغاتي آورده... قربونت بشم من كه اينقد تابتو دوس داري
دختر نازم عاشق اين عروسك خرسيتي
اولين روز روروئك سوار شدنت دخترك نازم دقيقا چهار ماه و نيمته
دخترم در حال موز خوردن
سلنا و تخت خوابش